گزارش کردن
آژانس کتاب ایران (ایبنا)، حمید باباوند: «ژورنال وقایع غرب» در ۲۸ بهمن ۱۲۲۹ شروع به انتشار کرد. ابتدا جمعه ها و پس از مدتی پنجشنبه ها نیز منتشر می شد. «روزنامه» در عنوان است و اشاره ای به مدت انتشار ندارد. هر شماره در ۵۰۰ تا ۷۰۰ چاپ سنگی منتشر شد. طبیعی است که با این تعداد و میزان سواد مردم، مخاطب عمومی چندانی نداشت و تغییری در شرایط اجتماعی ایجاد نکرد.
تعداد صفحات عموماً چهار یا شش صفحه بود و گاهی به هشت یا حتی دوازده صفحه می رسید. صفحات اول روزنامه به اخبار پایتخت اختصاص داشت. بعد اخبار ملی، بعد اخبار بین المللی و در نهایت مطالب عروس. البته این تعبیر امروزی ماست. اگر نه مثلاً در شماره اول آمده است: «اخبار دارالخلافه» و به معنای دارالخلافه تهران است. عناوین دیگر «اخبار کشورهای دیگر از ایران»، «اخبار کشورهای خارجی» و «حواله های متفرقه» بود. عناوین شماره های زیر کم و بیش به این موارد نزدیک است. مطالب پشت سر است و به غیر از تصویر ابتدای صفحه اول که تصویر شیر و خورشید را دارد، لوگو و نام نشریه آورده شده است. عکس دیگری در آن نیست. صفحات دو ستونی هستند. مطالب شماره اول مجله با ذکر حکساری و تشکر درگاه سلطان آغاز شد و به دنبال آن اخبار دارالخلافه منتشر شد.
خبر در تهران با ذکر استقرار امنیت آغاز شد. صفحه دوم شماره اول این نشریه به این شرح آغاز می شود: «ارزان و فراوانی در دارالخلافه مبارکه برکت یافته است، با وجود اینکه امسال برف فراوان و فراوانی که بیش از عادت این ولایت است. ” در ستون دوم همان
در شماره اول آمده بود: «ترتیب جدید سران حکومت در قاهره این است که اول و پانزدهم ماه چاپارها از دارالخلافه به کشورهای زیر مجموعه آذربایجان، فارس، رشت می روند. ، کرمان و استرآباد و مازندران و خراسان و کرمانشاه و چهاردهم و بیست و نهم دو بار وارد شود، جز کرمان چون دور است، چاپار ماهی یک بار در روز پنجم می رود. از اول صفر تصمیم گرفته شده در چاپارخان ها برای فرسخ ده شاهی اسبی اجاره کنند.
شماره اول این نشریه قیمت ندارد و از شماره دوم سمت چپ تصویر شیر و خورشید قیمت هر نسخه ۵۰۰ دینار است: «قیمت روزنامه در هفته ۵۰۰ دینار است. که سالی دو تومان و چهار هزار دینار است». این روش قیمت گذاری از چاپ سوم به صورت «یک نسخه دهشاهی، سه ماه شش هزار، شش ماه دوازده هزار، یک سال دو تومان چهار هزار» آمده است. یعنی از همان شماره اول یکی از مهم ترین قسمت ها حتی قبل از قیمت خود نشریه، قیمت های روز در کشور بود. در شماره چهارم در کنار عنوان مجله و سمت راست تصویر شیر و خورشید نوشته شده است: «هر کس در تهران یک نسخه از این روزنامه ها را بخواهد در بازار مغازه کاظم فروخته می شود. بلورفروش. در شماره ششم، در انتهای ستون دوم صفحه اول، قیمت برخی از اقلام اساسی مانند برنج، گندم، نان، گوشت و پنیر آورده شده است و تاکید شده است: «با بزرگان این شهر تعیین شده است. دولت که قیمت اجناس دار الخلافه را هر از چند گاهی در روزنامه ها می نویسند تا مردم را آگاه کنند.
در شماره دوازده، آخرین صفحه از ستون اول نشریه، این قیمت ها درج شده است:[داستان خریدن یک کشتی دست دوم] سیصد و بیست و پنج دلار یعنی تقریباً صد و شصت دینار پول ایران. در ستون دوم نیز آمده است:[داستان خرید و فروش یک تابلوی نقاشی] یکصد و شصت و پنج هزار فرانک که شانزده هزار و پانصد پول ایرانی است. از چاپ بیست و دوم قیمت تغییر کرده و به قیمت آگهی زیر آن اضافه شده است: «قیمت دشاهی و سالانه دو تومان و چهار هزار. قیمت آگهی ها نباید بیشتر از چهار خط یا هزار دینار کمتر از هزار دینار باشد. باید بیش از یک ترتیب پنج خطی باشد.» یعنی روش های سه و شش ماهه از فروش حذف شده است. در شماره بیست و چهارم متن آگهی به این صورت تغییر یافت: «از یک سطر به چهار سطر هزار دینار بیش از پنج سطر باشد».
شماره بیست و هفتم که در نهم شوال ۱۲۶۷ مطابق با ۱۶ مرداد ۱۲۳۰ منتشر شده است، اولین آگهی کتاب در صفحه ششم قابل مشاهده است. «نسخههای برخی از کتابهایی که در کشور ایران چاپ میشود و هر که آنها را بخرد، توسط حاجی عبدالمحمد، استاد دارالخلیفه تهران، که این روزنامهها در کارخانه او چاپ میشود، به فروش میرسد.
قرآن کریم دو تومان / قرآن وسط یک تومان / قرآن سه هزار ارزان / تفسیر کبیر در دو جلد شش تومان. در شماره بیست و هشتم، قسمت اول متن آگهی همین است، اما کتاب ها تغییر یافته اند: «تفسیر صافی، یک جلد، دو جلد، شرح لمعه، یک جلد، سه دینار/ قوانین، یک جلد. ” ، دو تومان/ شرح الزیاره، یک جلد، سه دینار/ شرح، یک تومان و پنج هزار / شاهنامه فردوسی طوسی، پنج تومان» در شماره ۳، متن اول آگهی همین است و کتابها عبارتند از. : «لغت نامه سه تومان / مجمع البحرین کتاب سه تومان / معراج الساعده کتاب یک تومان و پنج هزار / تحفه الزائر کتاب یک تومان / جامع التماثل کتاب پنج هزار / کتاب تاریخ پیتر کبیر دو تومان / صمدیه و کبری پنج هزار / کتاب سیوطی پنج هزار» در شماره سی و یکم کتاب ها عبارتند از: «تذکره الائمه یک تومان / انوار یک تومان / سعدیف کلیات هشت هزار / نجم الهدایه شش هزار / محرق القلوب هشت هزار / بیدل. ۸۰۰۰ / حافظ ۵۰۰۰ / مجلس مومنین ۱۲۵۰۰ / تحفه حکیم مومن ۱۵۰۰۰ / حمله ۱۵۰۰۰ / معالم اصول ۸۰۰۰ / نظامی ۱ تومان / متول ۱ تومان .
فکر نمی کنم مقایسه قیمت دلار و دفترچه هزینه فعلی با این چند سطر کار سختی باشد. در «رویدادهای تصادفی» مجدداً به «آگهیهای کتاب» اشاره شده است، اما برای قسمت آخر این یادداشت شاید بد نباشد بهجای کتاب از روش اطلاعرسانی درباره تیراندازی و کشته شدن امیرکبیر استفاده کنیم.
در ۲۰ آبان ۱۲۳۰ امیرکبیر از سمت خود برکنار شد. خبر عزل ایشان در شماره ۴۲ مورخ ۲۶ محرم ۱۲۶۸ منطبق با ۲۹ آبان ۱۲۳۰ اولین خبر است: «دولت اعلیحضرت قوى شوکت شهشاهى طبق نظر جهانى آراء ملوکانه حسنه. و اقتصاد مال و دولت و خیر و ثواب برای امور سلطنت در این امر را بدین معنا دانستند که میرزا تقی خان را باید از خدمت دربار همایون و دخالت در امور داخلی و خارجی از سمت امارت برکنار کرد. نظام و از لقب اتابکی و گیر ذلک و از کلیه مشاغل و مناصبی که به وی محول شده بود، از این رو روز چهارشنبه بیست و پنجم همین ماه حکم صادر و اجراء شد و از کلیه امور عزل گردید. مشاغل و مشاغل به حکم خدا.
امیرکبیر در روز شنبه ۳۰ دی ۱۲۳۰ در حمام فین کاشان با بریدن رگهای بازو کشته شد. در شماره پنجم مورخه پنجشنبه ۲۳ ربیع الاول ۱۲۶۸ مطابق با ۲۵ دی ۱۲۳۰ در صفحه اول ستون دوم آمده است: «در گذشته، بندگان و رعایای ایران از بد خلقی به ناامیدی می رفتند. . و بد زبانی، بی احترامی به میرزاتکی خان و چون تا آنجا که ممکن بود حق بنده را کم کرد و با بدعت بر رعایا افزود. نزدیک بود که مردم ایران از حکومت خود ناامید شده بودند و اوضاع به جایی رسیده بود که اعلیحضرت شاه به کسی رحم کرد، میرزاتکی خان کم کم برای آن شخص بهانه می آورد و در مقام سوء استفاده او. ظهور کرد، اما از روزی که اعلیحضرت به اقتضای مصلحت و حکمت حکومت و با عنایت به احوال بندگان و رعایای آن حضرت، مأب قوامه، لادوله السنیه، نظام لشوکه البهیه، اعتماد. الدوله العالیه منصوب صدراعظم احکام مهم دولت، همه خادمان و رعیت حسن سیر و سلوکشان راضی و خشنود است و اعیان و اعیان اهل بیت و ولایات ایران یک به یک. به محضر همایون پادشاهی پر از امید و سعادت برو که از جانب اعلیحضرت شاهنشاهی به او عطا می شود، اعلیحضرت صدراعظم آن را دو چندان می کند. آنها ملایم و مهربان هستند.”
خبر شهادت امیر به شماره ۵۲ مورخ ۷ ربیع الثانی ۱۲۶۸ برابر با ۹ بهمن ۱۲۳۰ در صفحه اول در انتهای ستون دوم نوشته شده است: «میرزا تقی خان که قبلاً امیرنظام و اول بود. مرد. این دولت شامگاه شنبه هجدهم ربیع الاول در کاشان درگذشت.